۱۳۹۰ خرداد ۳, سه‌شنبه

یک فقره شایعه با اساس


در هفته های اخیر بار دیگر بازار شایعات گرم شده و مطالب ضد و نقیضی از جنگ قدرت بین سردمداران رژیم به بیرون درز کرده است و طبق معمول هر دو طرف دعوا, بر یک پارچگی و انسجام نظام تاکید کرده و مطالب عنوان شده را "شایعات بی اساس" خوانده و کلی بد و بیراه به دشمنان داخلی و خارجی  خود  داده اند و خلاصه کار بدانجا کشیده که حتی شخص اول دستگاه در یک سخنرانی پر سر و صدا, وجود هر گونه دوگانگی را شایعه ای بی اساس خوانده است.
اینکه در این گونه معرکه ها حق با کدام طرف است, پرسشی است بی مورد, اولا که دعوا بر سر لحاف ملاست  و نه حق و  باطل, و دوما که هر دو طرف منابع مالی و چماقی کافی برای تجاوز به طرف مقابل را در اختیار دارند و نیازی به کمک و دخالت  دیگران نیست. و سوما که در این ولایت, دیگرگرسنه و برهنه و بی پناهی پیدا نمیشود که برایش دل سوزاند و از حقش دفاع کرد.
پس تنها چیزی که در این ماجرا سرش بی کلاه می ماند همان "شایعات" است که گویی "بی اساس بودن" را بایستی تا ابد بدنبال خودش بکشد.  کافی است کمی با عدالت و مهرورزی به این واژه بد شانس نگاه کنیم تا به عمق فاجعه پی ببریم. مثلا اگر "شایعه" را با "خبر" مقایسه کنیم,  متوجه می شویم که برای دومی, چندین درجه بندی مختلف وجود دارد, خبر موثق, غیر رسمی, تایید نشده, جنجالی, تکان دهنده, مسرت بخش  و .... حتی "دروغ" همه وضع بهتری دارد, از دروغ های باورنکردنی و شاخدار گرفته تا نوع مرغوب آن یعنی دروغ مصلحت آمیز. حتی قتل هم نوع "غیر عمد" دارد.
 و کماکان شایعه, همچنان بی اساس است. اگر هر شایعه ای, ذاتا بی اساس است پس چه لزومی دارد که دایما این صفت را مثل پتک بر سرش بکوبیم و بی اعتبارش کنیم. 
برای رد این ادعا, یعنی اینکه تمام شایعات بی اساس هستند کافی است یک نمونه بااساس آنرا ذکر کنیم, و چه نمونه ای بهتر از همین شایعه دوگانگی و چند گانگی در بساط جمهوری اسلامی ؟
بیش از سی سال است که حضرات زور می زنند تا به دیگران بقبولانند که نظام جمهوری اسلامی, تشکیلاتی منجسم و معتبر است و حلال مشکلات و ناجی بشریت و چه و چه و البته برای اثبات و تحمیل نظر خود بر دیگران, از بکار بردن هر گونه شیوه و وسیله ای هم دریغ نکرده اند, از غارت بیت المال گرفته تا زدن تازیانه و انداختن در سیاهچال و کهریزک و چوبه دار.
مدتهاست که درستی شایعات مربوط به  وجود اختلاف نظر و بدنبال آن برخوردخشن , تحقیر آمیز و حذفی  با نظریه پرداز اصلی نظام بر همگان ثابت شده است, همان کسی که قرار بود سکان رهبری را در دست بگیرد. و هر روزه مدارک بیشتری بیرون میاید که عمق اختلاف را در لایه های بالای حکومت نشان میدهد و سرنوشت شوم بسیاری از سردمداران اولیه نظام هم حکایت از نبرد های خونین پشت پرده میکند.
اما جنگ قدرت کنونی با مدل های قبلی خود, یک اختلاف گنده هم دارد, در آن کشکمش ها دعوا بین دو موجود حقیقی بود ولی در این مورد, زد و خورد بین شخصی است دارای بصیرت با سایه خود, یعنی جنگ با موجودی مجازی. و آنچه صحنه را  تاتری تر میکند, وارد شدن اجنه و ارواح به لیست بازیگران است, پس بعید نیست تا نیمه مارس, سر و کله بروتوسی هم پیدا شود.