ایلنا: فريدون جنيدي(محقق و شاهنامهپژوه) ضمن انتقاد از جاي خالي و نقش كمرنگ شاهنامه و داستانهايش به عنوان غنيترين گنجينهي ادبي در ايران، از تنگچشمهاي نابخردانهاي كه از پرداختن به شاهنامه در كتابهاي درسي ممانعت ميكنند، ابراز تاسف كرد.
وي در گفتگو با خبرنگار ايلنا افزود: من سالهاست كه هيچ ارتباطي با حوزهي تبيين و تنظيم كتب درسي مدارس ندارم، ولي نظر مشخصي دربارهي وضعيت اين حوزهها دارم؛ به اعتقاد من بناي ادبيات فارسي، به دست مديراني كم دانش، درحال ويرانيست.
جنيدي گفت: عملكرد آنها با حذف يا ممانعتكردن از ورود آثار بزرگان ادبيات ايران و افزودن سازههاي ناهنجار جديد، بالاي اين بنا؛ باعث ميشود يك روزي اين بناي عظيم، فرو بريزد و خاك و خاكستر ناشي از اين سقوط، روي سر مسوولان و البته مردم ايران آوار شود.
اين محقق شناخته شده، در اشاره به دخل و تصرفاتي كه طي چند سالهي اخير در كتب درسي صورت گرفته و منجر به حذف برخي از آثار شاخص و جايگزينكردن آنها با آثاري سخيف، يادآور شد: شديدا با رويكردهاي نابخردانهاي كه با سهلانگاري و بيتوجهي تمام؛ دست در كتابهاي درسي ميبرند و متون فاخر را از آنها بيرون ميكشند، مخالفم.
وي اظهار داشت: چه توجيهي ميتواند داشته باشد؛ اينكه انبوه متنهاي برجسته و گرانسنگ را از كتابهاي درسي حذف كنند و آن را با آثار چند نوقلم كه اتفاقا آثار ارزشمندي هم ندارند، جايگزين كنند؟ هميناست كه ميگويم بناي چندصد سالهي ادبيات فارسي رو به ويرانيست! زيرا اين كار، حكم قطع كردن ريشههاي ما را دارد.
جنيدي ضمن بيان اين مطلب كه برخي از آثار مندرج در كتب درسي، لياقت اين جايگاه را ندارند، گفت: وقتي كلام فاخر و عميق استوانههاي بزرگ ادبيات فارسي را از كتابها حذف ميكنند و آن را با متنهاي سطحي نگر برخي از افراد، جايگزين ميكنند؛ مطلقا نوعي خيانت است در حق كودكان و مردم. من حتي آثار برخي از اين افراد را كه بررسي ميكردم؛ از آثارشان بيزار شدم!
وي در پاسخ به اين سوال كه خالي ماندن جاي شاهنامه در كتابهاي درسي به دليل عدم وجود تخصص است و يا نگاهي نشانهدار؛ افزود: با قسمت اول حرف شما، كاملا موافقم و بر اين باور هستم كه به راستي در اين حوزهها، نيروي متخصصي كه بتواند التزام پرداخت به شاهنامه را درك كرده و از متن اين گنجينهي گرانبها، آثاري را به فراخور سن كودكان در كتابها بگنجاند، وجود ندارد.
رييس بنياد نيشابور، اضافه كرد: اما در مورد سوال دوم بايد بگويم؛ علاوه بر نبود تخصص لازم در اين حوزهها؛ متاسفانه نگاه اشتباهي به شاهنامه ميشود. به عبارت ديگر؛ گويا با شاهنامه دشمني دارند و به غلط؛ فكر ميكنند اگر به شاهنامه بها بدهند، بچهها به سمت جريانهاي سياسي همچون مليگرايي ميروند.
وي كه به مدت 30 سال است كه هر هفته جلسات شاهنامهخواني را در بنياد نيشابور برگزار ميكند، افزود: اين در شرايطيست كه شاهنامه، شناسنامهي ما ايرانيها به شمار ميآيد و قرابت با آن فوايد زيادي را براي جامعهي ما دربرخواهد داشت. به عنوان مثال، يكي از دوستان معلم من؛ يك روز نزد من آمد و گفت؛ در مقابله با شيطنتها و بينظميهاي دانشآموزان دختر خود در مقطع دبستان، با يادآوري فرهنگ و تمدن نياكان ما و اشاراتي به داستانهاي شاهنامه، بچهها را مواخذه كرده و دانشآموزان كلاس با شنيدن اين تعريفات، به سرعت سكوت اختيار كرده و بارقهاي از افتخار و فرهنگ در چشمان آنها ديده است.
جنيدي ادامه داد: همچنين؛ من شاگردي دارم كه مربي مهد كودك است و چندي پيش به من از استقبال بي حد و حصر كودكان به شاهنامه و قصههايش سخن گفت. اين مثالها، نشان ميدهد كه مردم چقدر دلشان ميخواهد كه با مفاخر فرهنگيشان در ارتباط باشند. اما متاسفانه اين امكان؛ معمولا از آنها گرفته شده و يا اصلا در اختيارشان نبوده است.
وي گفت: بنابراين؛ توصيهي من به مسولان فرهنگي و آموزشي كشور اين است كه جلوي اين رويكردهاي نابخردانه و ناآگاه را بگيرند و نمود قابل قبولي را از آثار فاخر ادبيات ايران، ازجمله شاهنامه كه جايگاهش جهانيست، در كتابهاي درسي بگنجانند.
اين شاهنامه پژوه، ضمن اعلام اين خبر كه داستان «رستم پهلوان»اش چندي پيش به چاپ سوم رسيده است، گفت: «داستان ايران؛ بر بنياد گفتارهاي ايراني» مجموعهاي از داستانهاي ايران(از باستان تا امروز است) كه در 2 جلد منتشر خواهد شد.
وي افزود: براي جمعآوري مطالب اين كتاب، تحقيقات گستردهاي صورت گرفته. متاسفانه محققان ما ياد گرفتهاند كه هميشه چشمشان به دست محققان غربي باشند و غالبا از خوانش و بررسي آثار ادبي ايران و آشنايي با زبانهاي اوستايي و پهلوي بيبهره هستند. من با همين رويكرد اين كتاب را گردآوردهام؛ چون احساس ميكردم در خلاء متخصصان، اين كار ضرورت دارد.
جنيدي خاطرنشان كرد: اين كتاب در دست نگارشهاي نهاييست و اميدوارم امكان توطيع آن در ايام نمايشگاه متاب تهران مقدور باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر