۱۳۹۰ آذر ۱۷, پنجشنبه

خوشه های سبز - تقدیم به دانشجویان آزادی خواه ایران زمین

خوشه های سبز




چو قدرت قبضه شد در دست بیتی
دگر لنگان بشد هر دم کمیتی
ربودند رای من با هر چه زشتی
از آن  دولت بشد یکسر پلشتی
ندارد شرمی از آن بت پرستی
همان خامی که بوسید  دستی
همه تزویر و رنگ و خود پرستی
چپاول میکند  در ملک هستی
غلامی می شود هر دم به رختی
از آن مجلس شده بی بر درختی
نگهبانی کند پیر  خرفتی
از آن رهبر که  دزدد ارز ِ نفتی
قضاوت می‌کند آن رام دستی‌
که او را می‌کشد افسار دستی
در این دوران که تازد زر پرستی‌
به مقصد کی‌ رسد یک تنگدستی؟
سپاهی تاجر دود ‌ست و مستی
بسیجی مهره ای در چنگ  ِ پستی
یکی واعظ  زند بس حرف  ِ مفتی
که باشد منطقش گردن کلفتی
نه کرمانی بود خوش, نی گیل و رشتی
نه کردان و لران, نی اهل  ِ دشتی
بجوییم رسم و راه ِ نیک بختی
برآریم ریشه این تیره بختی
نه کج بنهیم این بار  خشتی
نه  سودایی از آن حور ِ بهشتی
زهی سعدی, ز هشیاری نوشتی
نچینی خوشه ای جز آنچه  ِکشتی

هیچ نظری موجود نیست: