چه کس پُرسد نشان از نانِ ارزان؟
که دادم پاسخم در سرخِ آبان
ندارم شُهرتِ شِکوه شنیدن
نباشد خصلتم جز خوشه چیدن
که آنها جنسِ جو، من رنگِ گندم
چرا ملت دوامِ من نخواهد؟
به قصدِ عزلِ من لشکر بَرآرد
از این خشمِ عیان پُشتم نلرزد
که خونِ مردمان کاهی نیارزد
همان رسمِ نیا بر می گزینم
اگر فرمان دهم چشمان شود زار
لهیبِ خشم من گر سر برآرد
ز هر جایِ زمین آتش ببارد
که دارم با جفا عهد اخوت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر