جمعیت بزرگی که شامگاه شنبه پانزدهم اکتبر،
میدان بزرگ بریزبین را پر کرده بودند نیکا را سلطان قلب هایشان خواندند. هرگز تصور
نمی کردم ترانه ای که همیشه مرا به یاد دوران شیرین دبیرستان و کاخ جوانان می
انداخت، بتواند بگونه ای دیگر مرا منقلب کند. مثل سایر کسانی که در کنارم ایستاده
بودند و اشک می ریختند، و از قضای روزگار برخی از آنها پنجاه خزان کمتر از من دیده
اند.
این هشتمین تجمع اعتراضی ایرانیان بریزبین بود و
به برکت آن برگ دیگری از کتاب همبستگی ما نوشته شد. کتابی که حاکم غارتگر همیشه از نوشته شدنش وحشت داشت و نویسندگانش را نابود
می کرد.
با زهم سرود محبوب "ای ایران" خوانده شد، تصنیف جهانگیر "برای"
چندین بار بر زبان ها جاری گردید، بهمراه
چندین قطعه تاثیر گذار دیگر.
یکی از شرکت کنندگان اهل کردستان به دو زبان فارسی و انگلیسی از جنایت های خامنه
ای و سپاه و بسیج مزدورش گفت و مورد تایید شرکت کنندگان قرار گرفت.
دختر جوانی با توانی باور نکردنی شعار می داد و مردم به او پاسخ می داند: زن، زندگی، آزادی - امسال سال خونه، سید علی سرنگونه – حکومت
اسلامی نمی خوایم نمی خوایم. و البته معادل های آنها بزبان انگلیسی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر