به حضرت عباس تا حالا دو هفته آزگار از صدور اوامر والیانه رهبر فرزانه گذشته ولی هنوزهیچ اقدام مهمی انجام نشده است. نه گردنی برای طناب داری پیدا شده، نه اسیدی صورتی را سوزانده، نه ساچمه ای با چشمی بر خورد کرده، و نه حتی جاسوسی دستگیر و برای اعتراف مقابل دوربین های تلویزیون میلی نشانده شده است. پس جای تعجب نیست که در این مدت، تعداد موارد و شدت خالی کردن دل مردم نه تنها کمتر نشده بلکه به حول و قوه الهی بیشتر هم شده است. آیا برای عاشقان ولایت مصیبتی بزرگتر از این هم ممکن است اتفاق بیفتد؟ شک نیست که این تعلل فقط نشانه دهن کجی به بیت رهبری است و بس. این فاجعه ای است که آثار خطرناک آن تا ته کهکشان راه شیری احساس می شود، و شاید تا چند ایستگاه پایین تر. به احتمال زیاد عوامل دشمن هم در این توطئه دست داشته اند. علتش هم کاملا روشن است، حسادت. حضرات از اینکه ما با جهش های جهادی به قله های پیشرفت و رفاه رسیده ایم حسابی عصبانی هستند.
در حالی که ما فعلا کنترلی روی اغراض
وعملکرد دشمنان بی شمارنظام مقدس مان نداریم، پس بهتر است که به مقاصد و کارآیی عوامل
داخلی بپردازیم. پس مساله این است: چرا این
روزها کسی برای فرمایشات مقام عظما تره هم خرد نمی کند؟
البته از اولش هم می دانستم که این بابا کاری نخواهد کرد، منظورم همین رییس
قوه قضاییه فعلی است که اصلا اهل حرکت های سرعتی نیست. گویا تنها هنرش در آوردن
ادای کفتربازها است. البته به غیر از امضای احکام شکنجه و اعدام، زندان، تبعید، و
غیره . ولی خدا وکیلی در ماجرای این تعلل، جناب رییس جمهور هم بی تقصیر نیست. زمانی که او در مورد اجرای قانون عفاف و حجاب
بازی در می آورد، شما از بقیه جیره خواران چه انتظاری دارید؟ لابد این یکی هم از
همان بهانه مسخره پزشکیان سوء استفاده می کند و می گوید که این مجرمان ، یعنی خالی
کنندگان دل مردم، را نمی توان مجازات کرد. بهانه تراشی که سخت نیست، لابد او هم ادعا می کند
ساز و کار اجرای این حکم مشخص و شفاف نیست.
انگار که حضرت آقا فاقد شعور است و فرمان های ناتراز و الکی صادر می کند. بنابراین در حالی که سران
نظام این جوری به مقام عظما توهین می کنند،
خدا میداند که مردم کوچه و بازار چه ها می کنند.
اما به مصداق آن که گفته اند ماهی را هر وقت از
آب بگیرند شرعا متعلق به ولی فقیه است، پس باید آستین ها را بالا بزنیم و برای حفظ
نظام الهی مان چاره ای پیدا کنیم که جگر حضرت آقا هم بیشتر از این ها خون نشود، و
همینطور جگر آقا زاده مغتنم شان. باید عجله کنیم، یعنی پیش از آن که فشار خون مقام
رهبری خط قرمزها را رد کند و یا پیکر نازنینش سر از استخر شنا دربیاورد، آن هم در این روزهای
سرد و کمبود برق و نجات غریق و بقیه چیزها.
توصیه هایی برای مجازات مجرمانی که دل مردم را خالی می کنند:
قدم اول - تشکیل نهادی برای تبیین جرم،
تعیین مجازات و تدوین مقررات اجرایی. واضح است که این کار از اختیارات رهبری است.
قدم دوم - پیدا کردن اسم مناسبی برای
این نهاد جهادی، مثلا مجمع تشخیص و مبارزه با تخلیه قلوب، یا شورایعالی تقویت
قلوب.
قدم سوم - انتصاب اعضای این نهاد از
میان شخصیت های برجسته نظام توسط مقام رهبری، نخبگانی مثل حداد عادل، قالیباف،
سردار سلامی، دکتر ولایتی، شمعخانی، لاریجانی ها و ... . به شرط آنکه قبول کنند.
قدم چهارم - اختراع دستگاهی برای کشف و سنجش میزان جرم. بهترین گزینه موجود
برای سرپرستی تیم تحقیقاتی سردار حسین سلامی است. با توجه به موفقیت ایشان در مهار
ویروس کرونا می توان امیدوار بود که سردار دستگاه مستعان دیگری طراحی کند که از
فاصله دویست متری میزان تخلیه دل ها را سنجش کند، البته پس از خشاب گذاری.
قدم پنجم - تعیین مجازات ها، پیشنهاد
می کنم با توجه به فرمایشات جدید رییس جمهور فقط جریمه های نقدی در نظر گرفته شود
تا بتوان از درآمد حاصله حقوق معوقه کارمندان را پرداخت کرد، حداقل برای یک دو
ماه و تا پیاده شدن سیاست های ترامپ و
ازیاد فشارها. بهتر است که مبلغ جریمه ها را بر حسب دلار، یورو، یا درهم و دینار
تعیین کنند تا مجبور نباشند هر هفته مقدار آن را زیاد کنند و موجب افزایش نارضایتی
ها شوند.
قدم ششم - تربیت کادر فنی، مثلا می
توان از مهارت های کاربردی استاد سعید طوسی برای آموزش ماموران جوان و نوجوان
استفاده کرد.
قدم هفتم - تشکیل "گشت ضد تخلیه"، لازم است که این یگان های
موتوریزه بطور بیست و چهار ساعته در معابر عمومی حضوری پررنگ داشته باشند.
به امید آنکه این پیشنهادات خیرخواهانه به سرنوشت قانون اساسی دچار نشود و
نظام از دست بحران اخیر نجات یابد و در نتیجه رهبری مجبور نشود در همسایگی بشار
اسد دودی راه بیندازد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر