به اطرافت نگرسردار،
پس از عزلِ اسد اینک،
نباشد فهمِ آن دشوار،
که کوبی سر به هر میله،
به هر دیوار،
زمین خورده،
ز خود بیزار.
تخیل کن دمی سردار،
بلولی بین معزولان،
درونِ دخمه زندان.
و جُرمت؟
دشمنِ ایران.
تجسم کن سپس سردار،
به نزد داوری عادل،
به کشتن ها،
کُنی اقرار.
یکی در داخلِ خانه،
یکی در دامنِ کُهسار.
دگر غفلت مکن سردار،
اگر گشتی کنون بیدار.
مبر فرمان،
از این خون خوار،
مشو تیغش تو در کشتار.
مکن با،
نخبگان پیکار.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر