در ساختن فیلم مستند "جدایی رهبر از قدرت" مشارکت فعال کنیم
موفقیت بزرگ آقای اصغر فرهادی و مطرح شدن نام ایران و مردم رنجیده آن به گونه ای احترام برانگیز و ستودنی, دلهایمان را شاد کرد, همانگونه که از درخشیدن دیگر هنرمندان, دانشمندان, نخبگان و ورزشکاران کشورمان دلشاد شده و می شویم . اما بقول خواجه شیراز , کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد؟
ایکاش خاطرمان حزین نبود و شادی های مان فراگیر و ماندگار, اما واقعیت تلخ این است که بسیاری از هموطنان مان نمی توانند در این شادی ها شریکمان باشند و حق هم دارند, و براستی انسانیت حکم میکند که ما در غم هایشان شریک آنها باشیم.
نمیدانم نزدیکان ندا و سهراب و پروانه و هاله و هزاران داغدیده دیگر, این شب ها و روزهای کشدار را چگونه تحمل کرده و میکنند؟ و میلیونها بیکار و بیمار و بی خانمان و نیازمند نیز؟
راستی تا کدامین روز باید از مزاحمت گماشتگان حاکم زورگو در عذاب باشیم؟
تا کی باید از وحشت ِ جنگی ِ ویرانگر بر خود بلرزیم؟
آیا مقدر این است که سرمایه های ملی مان را تاراج کنند و ما از فقر بنالیم؟
بگذارید بساط این دستگاه بیدادگر را بر چینیم و لحظه های زودگذر شادی مان را به روز و ماه و سال و قرن مبدل سازیم و بزبان همان پیر فرزانه, بر باد قلاشی دهیم این شرک تقوا نام را
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر