گلشیفته یا خود شیفته, مساله ما کدام است؟
چند روزی است که انتشار عکسی نیم برهنه بر روی جلد یکی از مجلات فرانسوی غوغایی براه انداخته است, کشدار, جدال انگیز و آزار دهنده, براستی چرا؟
مگر چنین موردی بی سابقه بوده است؟ پس محتوای این همه فیلم و کتاب و مجله های ِ پر فروش ِ کنار خیا بانی چیست؟
آیا مبانی اخلاقی جامعه با انتشار این عکس به خطر افتاده است؟ اگر چنین است پس چرا مبانی نجابت و اخلاق از حضور هزاران تن فروش در خیابانهای داخل و خارج کشور فرو نمی ریزند ؟
آیا گلشیفته فراهانی برای کسب درآمد و یا شهرت دست به چنین کاری زده است؟ فرضا که جنین باشد, دانستن این نکته چه کمکی به من و تو و مردم ما میکند؟
پس بهتر است که گلشیفته و انگیزه هایش را به حال خود بگذاریم و به سراغ آن خود شیفته ای برویم که با سرنوشت ملت مان بازی میکند. آن خودمحوری که سلیقه شخصی خود را بر آرای ملتی ترجیح میدهد.
بر کارها و رفتار رهبری نظر کنیم که برفرزانگی خود می بالد ولی سخت ترین شرایط را بر مردم خود تحمیل میکند.
بر خیره سری بنگریم که خود را سکاندار کشتی نجات می خواند در حالی کمترین مهارتی در آن کار ندارد و قومی را به ورطه مرگ نزدیک کرده است.
بیاد اسیران بیگناهی باشیم که دردناک ترین لحظات را میگذرانند و هر لحظه ناقوس مرگ بر درب سلول شان میکوبد.
گیرم که انگیزه گلشیفته شیطانی باشد, آتنش آن گناه هرگز دامن من و تو را نخواهد گرفت, اما خود شیفتگی آن دیگری دیری است که خرمن های ملت مان را به آتش کشانده است.
براستی چنین نیست؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر