تقدیم به پا خاستگان ایران زمین
"اسیرِ یکه تازی"
ایران چو اسیرِ یکه تازی است
غافل منشین، نه وقت بازی است!
بانگی که رسد نه صوت غرب است
از کُرد و بلوچ و تُرک و تازی است
از پیر و جوان فغان بلند است
خیزش تو بِبین، مگو مَجازی است
میهن که فتد به دستِ نا کس
این بی طرفی دگر چه سازی است؟
اینک که زمانِ جُنب و
جوش است
در رخوتِ تو چه رمز و رازی است؟
دادی که رسد به گوشت
اکنون
فریادِ من از بهانه سازی است
از غُرّشِ ما دِنا بلرزد
توفیدنِ ما نه قهر و نازی است
دادم نَبُود ز نامرادی
مهرِ وطن است و جان گُدازی است
آرش ز تو گویم و کمانت
آنچه نکنم، زبان درازی است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر