در ظرف دو هفته گذشته که دشمنان خامنه ای آسمان کشورمان را به بزرگراه هایی
ایمن و رایگان تبدیل کرده بودند، ناظران و مفسران بزرگ سیاسی و اجتماعی به بررسی
همه خسارت های وارده از نظر جانی، مالی و عاطفی پرداختند و ناگفته ای باقی
نگذاشتند. اما شوربختانه همگی آنها از تشخیص و تبیین مهمترین زیان وارده غافل ماندند،
یعنی زیان های معنوی ناشی از حمله های هوایی. جالب است که حتی هوش مصنوعی هم متوجه
این خسارت جبران ناپذیر نگردید، اگر هم فهمید به رویش نیاورد.
بهرحال، بر کسی پوشیده نیست که در
زمان معاصر صدای خدا فقط از گلوی رهبر فرزانه خارج شده است و به همین علت، الان
بیش از دوازده روز آزگار است که صدای پروردگار به گوش کسی نرسیده، یعنی از همان
روزی که سیدعلی خامنه ای به قله های زیرزمینی
البرز صعود کرد. پرسش اصلی این است که چه باید کرد؟ یعنی چگونه می توان در زمان حمله های هوایی
دشمن، صدای خدا را به گوش مردم رساند؟
پس از مدتی فکر و استخاره کردن به کمک رایانه های فقهی، چند راه حل زیر بنظرم
رسید:
1- اگر جنس مصالحی که برای ساختن پناهگاه سیدعلی استفاده شده مانع عبور صدای
خدا می شود، لازم است از روس ها بخواهیم که با استفاده از مصالح رحمانی پناهگاه دیگری
برای سخنگوی خدا بسازند تا صدای خدا خاموش نشود.
2- اگر در زمان حمله های هوایی گلوی سیدعلی ناگهان از کار می افتد، پس باید
جانشینی برای حنجره او پیدا کرد که موقتا از جانب خدا حرف بزند.
3- شایسته ترین حنجره برای جانشینی گلوی سیدعلی بدون شک حلق گشاد سید مجتبا
است، اما بعید است که خداوند رضایت بدهد که صدایش از مسکو یا پکن شنیده شود.
4- برای مدتی از گلوی فرد دوم نظام استفاده شود، یعنی حنجره رییس جمهور. اما
اشکال این است که مجلس خبرگان با این کار موافقت نخواهد کرد، از آن گذشته بعضی وقت
ها آقا مسعود دوست دارد لاتی حرف بزند که
ممکن موجب خشم خدا بشود.
5- خدا خودش راه حل بهتری برای پخش
صدای ملکوتی خویش پیدا کند، چون بخوبی می داند که سیدعلی ماه های آخر حیاتش را می
گذراند و اصولا مردم نظر خوشی نسبت به روحانیون و گلوی فراخ شان ندارند. در ضمن برای
آنکه پروردگار متهم به تبعیض جنسیتی نشود، شاید بهتر باشد که این بار صدای خدا از
دهان دختران و زنان آوازه خوان بیرون بیاید، و خوشبختانه کمبودی در این زمینه
نداریم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر