۱۳۹۰ آذر ۲۷, یکشنبه

قربانیان جمهوری اسلامی, از غرب ِ پاوه تا شرق ِ جاوه


امروز گروهی دیگر از پناهجویان ایرانی طعمه امواج خروشان دریا شدند و مظلومانه جان باختند و شوربختانه, این دومین حادثه دلخراش در هفته های اخیر است. بیش از سی سال است که مردم به جان آمده کشورمان برای رهایی از چنگال دژخیمان حاکم از هر روزنی می گریزند و به هر ریسمانی می آویزند.

در آن سالهای سیاه جنگ خارجی که برای حکام نعمت بود و برای ملت نکبت, گروه بسیاری از جوانان جان خود را در کوههای بلند و برف گیر غرب از دست دادند و در این سالهای تیره جنگ قدرت داخلی, پناهجویان بیشماری در دریاهای طوفانی شرق جاوه, به کام مرگ فرو میروند. درماندگانی که برای تامین نیازهای اولیه زندگی خود, به هر دری زده اند و مزه تلخ شکست و ناکامی را هر روزه چشیده اند. بیکارانی که از پیدا کردن شغل نومید شده اند, بی خانمانهایی که امکان داشتن مسکن را آرزویی محال یافته اند, و ستمدیدگانی که از تازیانه های بیعدالتی رنجها برده اند.

بجز بی کفایتی و سوء مدیریت طبقه حاکمه و فساد مالی و اخلاقی کارگزاران ارشد نظام, آیا علل دیگری برای توجیه بیکاری و بیعدالتی ِ گسترده و مزمن در کشورمان وجود دارد؟

غیر از امید به یافتن کار در استرالیا و زیستن در پناه قانون, آیا انگیزه دیگری برای دل به دریا زدن وجود دارد که هر روزه داوطلبان بیشتری پیدا میکند؟

مگر قاچاقچیان تبهکار اندونزی و کشتی های کهنه آنان قابل اعتمادند؟

آیا پناهحویان ایرانی تمایلی به اقامت های احتمالا طولانی در بازداشتگاههای گوناگون دارند؟

آیا روند مرگبار کنونی بطور طبیعی و خودکار, متوقف میشود؟

و بالاخره, آیا توانایی و وظیفه ما محدود به اظهار تاسف و کشیدن آه و احتمالا روانه کردن چند قطره اشک, است؟

اگر پاسخ به همه و یا غالب پرسش های بالا منفی است, عقل و انسانیت حکم میکند که آستین هایمان را بالا بزنیم.



۱۳۹۰ آذر ۱۹, شنبه

نامه بیست و چهارم نوری زاد به مرحوم مفقود سید علی خامنه ای


سید مفقود
 ببین چه دردسرهایی برای ملت درست کردی و میکنی؟ هم در آن  دوره  ِ تلخ  به اصطلاح زندگیت و هم در این دوران ِ خوش پس از مرگت
هر روزه ماموران شهرداری مجبورند تمام محوطه  اطراف بیت سابقت را با آبپاش های قوی بشویند ولی هنوز هم مردم منطقه از بوهای آزار دهنده شاکی هستند
تا حالا چند صد تابلوی بزرگ در آن اطراف  نصب کرده اند  و بر پدر و مادر کسانی که ..... میکنند لعنت فرستاده اند ولی کو گوش شنوا؟
 ایکاش گم و گور نشده بودی و مردم میتوانستند برای برای خالی کردن خودشان بر سر قبرت بیایند و بقیه جا ها را آلوده نکنند.
ایکاش تو هم بموقع رفع زحمت کرده بودی و کار را به اینجا ها نمیکشاندی
اگر مثل بچه آدم حرف گوش کرده بودی و جام زهر را انداخته بودی بالا, رفسنجانی بقیه اش را برات درست میکرد, مثل همون دفعه قبل که نشاندت روی تخت.
 والسلام
محمد آقا


۱۳۹۰ آذر ۱۷, پنجشنبه

خوشه های سبز - تقدیم به دانشجویان آزادی خواه ایران زمین

خوشه های سبز




چو قدرت قبضه شد در دست بیتی
دگر لنگان بشد هر دم کمیتی
ربودند رای من با هر چه زشتی
از آن  دولت بشد یکسر پلشتی
ندارد شرمی از آن بت پرستی
همان خامی که بوسید  دستی
همه تزویر و رنگ و خود پرستی
چپاول میکند  در ملک هستی
غلامی می شود هر دم به رختی
از آن مجلس شده بی بر درختی
نگهبانی کند پیر  خرفتی
از آن رهبر که  دزدد ارز ِ نفتی
قضاوت می‌کند آن رام دستی‌
که او را می‌کشد افسار دستی
در این دوران که تازد زر پرستی‌
به مقصد کی‌ رسد یک تنگدستی؟
سپاهی تاجر دود ‌ست و مستی
بسیجی مهره ای در چنگ  ِ پستی
یکی واعظ  زند بس حرف  ِ مفتی
که باشد منطقش گردن کلفتی
نه کرمانی بود خوش, نی گیل و رشتی
نه کردان و لران, نی اهل  ِ دشتی
بجوییم رسم و راه ِ نیک بختی
برآریم ریشه این تیره بختی
نه کج بنهیم این بار  خشتی
نه  سودایی از آن حور ِ بهشتی
زهی سعدی, ز هشیاری نوشتی
نچینی خوشه ای جز آنچه  ِکشتی

۱۳۹۰ آذر ۱۳, یکشنبه

نامه تهدید آمیز رهبر به پستخانه

 به نام خداوند درهم کوبنده نامه نویسان ونامه رسانان

برای آخرین بار اخطار میکنم که اگر نامه دیگری برایم آوردید همه تان را سید احمد میکنم
مگر گمان میکنید که مقام عظما کر و کور است و ظلم ها را نمی بیند و نمی شنود ؟
مگر ممکن است که مقام مطلقه از دزدی ها و  ویرانی ها خبر نداشته باشد؟
خیال میکنید ما بر اختلاس ها اشراف و نظارت کامل نداریم؟
کدام جنایت و فسادی است که خارج از بیت طراحی شود؟
این محمد و مهدی هم که دیگر گندش را بالا آورده اند, آخر مگر خودشان کار و زندگی ندارند که این همه نامه های سریال می نویسند؟
چرا خواص ما یکی پس از دیگری بی بصیرت میشوند؟
چرا هر روز کسان بیشتری در گوش ما یاسین می خوانند؟
اجمالا به همه تان هشدار میدهم که در این برهه حساس از عمر جمهوری اسلامی که صدای الرحمن از کاخ های دمشق هم بلند شده, ما حوصله دیدن این نامه های هولناک را نداریم.
 از آنجاییکه تمام ترفند های ما برای با بصیرت کردن نامه نویسان, از خواص گرفته تا عوام, با شکست مواجه شده و هر روز نامه های بیشتری بدست ناقص مان میرسد, لذا ما نامه رسانان را هم بی بصیرت خواننده و با آنها هم اعلام جنگ میکنیم.
ما از طریق اخوان لاریجانی به واحدهای ویژه بسیج و سپاه ابلاغ کرده ایم که در حال آماده باش باقیمانده تا با انتشار نامه بعدی, در حرکتی خودجوش به پستخانه هم حمله دانشجویی کرده و تمام کارکنانش رامجروح  و اسناد و اموال شان را به آتش بکشانند.
والسلام
سید علی روضه خوان  

۱۳۹۰ آذر ۱۰, پنجشنبه

برف و باران سبز



ازین برفی که می آید  و  زان باران که می بارد
و این سرما که می توفد به هر دشتی که می لرزد
گل و سبزه  که بر روید  ز هر بذری که جان دارد
سهی سروی دگر خیزد از آن شاخی که بن دارد
که هر پرتو توان دارد و این گردون بقا دارد

نشیند  قطره های ِ پاک ِ شبنم
بر آن لاله که باشد از غمان  خم
بشوید از دلش زنگار ماتم
بگوید از سحر و انجام  ِ این غم

بخواند در چمن هم باغ و بستان
هر آن نغمه که داند کبک و دستان
نباشد  خرده ای بر چشم  ِ مستان
که نرگس واله تر از می پرستان

لزوم رسیدگی قضایی به شکستن قوانین معتبر جهانی توسط جمهوری اسلامی


حمله سازمان یافته به سفارت خانه انگلستان در مرکز تهران, بارزترین و جدیدترین  نمونه  قانون شکنی و دهن کجی رزیم ولایت فقیه  به حقوق مردم ایران و موازین پذیرفته شده جهانی می باشد. سوء استفاده از نام  ِعزیز دانشجویان ایران هم خدعه دیگری برای کسب حقانیت و مظلوم نمایی است.
از آنجاییکه مردم ایران و نیز جامعه جهانی حکومت جمهوری اسلامی را نظامی قانونی و برگزیده مردم نمیدانند لازم است که مرجعی بین المللی در مورد این حمله شرم آور تحقیق نماید.
کسانیکه قتل های زنجیره ای را طراحی و اجرا کردند, چگونه می توانند در چنین موردی که منافع ملی را به خطر انداخته است تحقیق کنند؟
کسانی که تروریستی را برای کشتن نماینده شورای شهر مامور کردند و سپس او را ترفیع داده و پشت سر رهبر و در صف اول نماز جمعه می نشانند, چه صلاحیتی برای رسیدگی به این موضوع دارند؟
نظامی که در شب عاشورا  برای مضروب کردن رییس جمهور پیشین ِ اصلاح طلب جمعی از اوباش مسلح را به حسینیه جماران میفرستد, چگونه میتواند مورد اعتماد واقع شود؟
رژیمی که زمینه بزرگترین اختلاس ها را فراهم میکند و  راه فرار را بر دزدان می گشاید و لب منتقدان را میدوزد, چه اعتباری و اراده ای  برای کشف حقیقت  دارد؟
و بمصداق آنکه کارد هرگز دسته خود را نمیبرد, از مراجع سازمان ملل بخواهیم که  پرونده  این حمله  را در دادگاه لاهه پیگیری کنند.  

لزوم گردهمایی های جهانی در اعتراض به جمهوری اسلامی و زمینه چینی برای حمله به ایران


بار دیگر, رهبر جمهوری اسلامی با زیر پا گذاشتن موازین شناخته شده بین المللی تلاش کرد که چهره زشتی از مردم ایران را به نمایش بگذارد. او بخوبی میداند که مطرود مردم ایران و جامعه جهانی است و از آن رو که شهامت سر کشیدن حام را هم ندارد, در نهایت درماندگی و تنهایی دست به هر حیله و نیرنگی میزند تا عمر ِ حکومت  ِ ظالمانه اش را طولانی تر کند.
او پلیدانه و  به نام دانشجویان ایرانی , به سفارت خانه ای حمله میکند تا خوشنام ترین فرزندان کشورمان را بد نام کند و جنگ افروزان بیگانه  بهانه لازم را برای زیر و رو کردن ایران پیدا کنند.  به آن امید واهی که شاید مردم داغدیده و بی پناه  پشت سر او گرد آیند.
بر خیزیم و در سراسر شهر های بزرگ و کوچک دنیا صدای واقعی ملت ایران را بگوش همگان برسانیم.
آشکارا نشان دهیم که اینگونه  پلیدی ها توسط  ِ  ربایندگان ِ آرای  ِ ملت طراحی شده و بدست مزدوران ِ روزی بگیرشان انجام می شوند.
با صدای رسا, زیر پاگذاشتن اصول حقوق بشر را محکوم کنیم و خواستار پشتیبانی از حنبش آزادی خواهانه مردم ایران از راههای مدنی شویم.