۱۴۰۲ آذر ۱, چهارشنبه

تونلِ وحشت - شعر طنز به مناسبت ایجاد تونل وحشت در مترو

 




بنالید   حیدر  به حالِ    دَمَر     

که خوابی نیاید به چشمم دگر

ز دست و زبانِ زنان  خسته ام

سرم را به پشتِ پوتین بسته ام

بلرزد   دو پایم   ز  فریاد     خشم 

نگیرد به چیزش کسی ریش و پشم

بغرید بعدش به اشرارِ خویش

که کشتارِ مردم  فزایید   بیش

به سختی برستم ز پیکارِ پار

ز طوفانِ   آتی  بیفتم  ز کار

مبادا که خیزش  بگردد عیان

نه بر ضدِ حاکم بچرخد زبان

نباید  بخندد  کسی   در   گذر

چه نوروز باشد چه برجِ صفر

نبینم که مویی برقصد به باد

نباشد نشانی ز دل های  شاد

اگر  سوی  مترو  شتابد    کسی

بخواهم که لرزد ز وحشت بسی

ز فوجِ پرستو بسازید  صف

سراپا سیاه و سلاحی به کف

خرامد اگر غنچه ای در قطار

برآرید از بُن  به سختی  دمار

بکوبید چوبی   به   فرقِ سرش

که خونش بپاشد به دور و برش

زمین و زمانه همه  مالِ   ماست

که ارزِ ولایت فزون از خداست

نبخشم   به مردم من   ارٍثِ  پدر

که بر من خروشد به تلخی  پسر

وطن را گذارم خودم در کَفَش

به نیرنگِ اکبر کُنَم    رهبرش

به ناگه   بیامد  صدای     خروش

چو دیگی که آید بر آتش به جوش

چو انجام کارش به اینجا کشید

ز جامِ امامش شرنگی   چشید

خبر چون جهید و به امت رسید

دگر کس نشان از عبایی    ندید

هوادار زاری چو رفت از میان

برقصید  زُهره   به  بامِ   جهان

 

 

 

 

 

۱۴۰۲ آبان ۲۶, جمعه

خطبه خونین

 



تف بر آن  خطبه خونین که تو خوانی

بذرِ  نفرت   ز دهانت           بفشانی

رهبرت کیست بجز طبعِ طمعکار؟

گویِ  سبقت   ز   سکندر بستانی

نیست هرگز کرمی  در سخنانت

خنجری نیست که بر دل ننشانی

بر اساس هوسی  قصه بسازی

تا  از آن   سینهِ عشاق  درانی

هر دم از بندی و نادار بگویی

در نهان مردمِ بیچاره  چزانی

شعلهِ عدل به عهدت شده خاموش

زانکه هر پاک ز دیوان   برمانی

دشمنِ اصلی تو سیر زمان است

تا چنین است  تو در جهل بمانی

با  زنان چون  بستیزی به عیان

بر زمینت  افکند   گُرد  جوانی

بشکند جنبشِ زن سلطهِ   سُنت

شاد گردد ملت از خانه تکانی

 

 

 

 

-

 

 

 

۱۴۰۲ آبان ۱۵, دوشنبه

نگاهی کوتاه بر کتابِ بلند "آنچه بر ایران گذشت ، از قاجار تا پهلوی"

 



 به تازگی سومین کار پژوهشی دکتر فریدون قاسمی در زمینه های تاریخی و اجتماعی توسط نشر مهری منتشر شده است. پیش از این، کتاب جمهوری اسلامی ایران: از بازرگان تا روحانی در سال 1395 و کتاب مروری بر حملات اسکندر، اعراب و مغول به ایران در سال 1397 ، توسط وی منتشر شده بودند. ویراستاری این کتاب نیز توسط دکتر سیروس رزاقی پور انجام شده و کتاب از نثری شیرین برخوردار است.

این کتاب سه جلدی شامل پنج فصل بزرگ است و تعداد صفحات آن کمی کمتر از دو هزار می باشد. در پایان هر فصل، فهرست کاملی از منابع مورد استفاده با ذکر جزییات دیده می شود. بدون تردید تکثر، تنوع، و دقت در انتخاب منابع از امتیازات این کتاب است. در مورد شخصیت ها و رویدادهای تاریخی نظراتی گوناگون و گاهی متضاد در اختیار خواننده گذاشته می شود تا او در باره آن ها فکر کند و داوری نماید. فهرست و نمایه دقیق و مفصلی که در ابتدا و انتهای کتاب قرار دارند به پیدا کردن موضوعات کمک زیادی می کنند. خواننده کنجکاو به راحتی می تواند بر حسب نیاز و سلیقه خود از بخشی به بخش دیگری مراجعه کند. به عنوان مثال اگر بخواهد مطالب مربوط به قوام السطنه را پیدا کند، نمایه کتاب او را به بیش از چهل صفحه مختلف ارجاع می دهد که در بخش های مختلف قرار دارند. می خوانیم که احمد قوام پنج بار به نخست وزیری رسید، از مقامات کلیدی در هر دو سلسله قاجار و پهلوی بود، و در بسیاری از رویداهای معاصر کشورمان نقش مهمی بازی کرد. بدین ترتیب مخاطب کتاب با کسب اطلاع از این رویدادها می تواند در مورد شخصیت مورد نظرش قضاوتِ آگاهانه ای بکند زیرا نویسنده با وسواس علمی و فارغ از گرایش های عقیدتی به نگارش کتاب پرداخته است.

فصل اول در مورد دودمان قاجار است،  از چگونگی قدرت گرفتن آقا محمدخان تا علت انقراض این سلسله و به تخت نشستن رضا شاه. جنگ های ایران با روسیه و انعقاد عهدنامه های ننگین گلستان و ترکمچای از قمست های خواندنی این فصل است. نگاهی هم به ظهور آیین بابیه می شود. در مورد تلاش های اصلاح طلبانه امیرکبیر و قتل او هم مطالب خوبی جمع آوری شده است. بخش بزرگی هم به  انقلاب مشروطیت اختصاص داده شده است و خواننده از جدال سنت با مدرنیته آگاهی بیشتری پیدا می کند.

فصل دوم کتاب در مورد دوران رضاشاه پهلوی می باشد. در صفحات این فصل از اقداماتی که برای بازسازی کشور انجام شده است آگاهی می یابیم و با شخصیت های برجسته ای از قبیل محمدعلی فروغی، عبدالحسین تیمورتاش، علی اکبر داور، و علی اصغر حکمت آشنایی بیشتری پیدا می کنیم. نویسنده کتاب می دانسته است که موضوعاتی مثل تامین امنیت و تشکیل ارتش مدرن، تاسیس دانشگاه تهران، ایجاد وزارت دادگستری، احداث راه آهن و توسعه صنعتی کشور مورد علاقه بسیاری از خوانندگان می باشد. موضوع محدود شدن آزادی های سیاسی و بدرفتاری رضاشاه با مخالفان هم از قلم نیفتاده است.  پایان این فصل به وقوع جنگ جهانی دوم، اشغال کشور توسط نیروهای متفقین و تبعید رضا شاه می پردازد.

فصل سوم کتاب در باره دوازده سال نخستین حکومت محمدرضا پهلوی، از سال 1320 تا کودتای 1332، می باشد.  در این دوره خاص از تاریخ معاصر ایران وقایعی اتفاق افتاد که سپهر سیاسی کشور را بکلی تغییر داد و از این رو اطلاع از آنها به درک بسیاری از تحولات بعدی کمک می کند. در این فصل نیز نویسنده بطور منصفانه ای به روایت تاریخ پرداخته است. در این دوره به علت پایان ناگهانی سلطه سخت گیرانه رضاشاه، اشغال کشور توسط بیگانگان، از هم پاشیدن ارتش و نیروهای انتظامی، بازگشتن روحانیون تندرو از تبعید و آزاد شدن مخالفان سیاسی از زندان، و ملی شدن صنعت نفت شرایط خاصی بوجود آمد که دارای پیچیدگی هایِ فراوانی می باشد.

فصل چهارم کتاب به دوران دوم سلطنت محمدرضا شاه پهلوی پرداخته می شود، از کودتای مردادماه 1332 تا انقلاب اسلامی در بهمن ماه 1357. با توجه به انتشار گسترده مطالب نادرست و ساختن روایت های ساختگی توسط رژیم جمهوری اسلامی در طی چهل و چند سال گذشته، دسترسی به اطلاعات معتبر اهمیت زیادی دارد. در این فصل هم نویسنده با مراجعه به منابع گوناگون و استفاده از روشهای علمی تحقیق به کار با ارزش خود ادامه داده است. از رویدادهای مهم این فصل می توان به این موارد اشاره کرد: محاکمه دکتر مصدق، رویداد 16 آذر در دانشکده فنی، ازدواج شاه با فرح دیبا، انجام اصلاحات ارضی، رفراندوم ششم بهمن 1341، تاسیس  تاسیس سازمان اوپک و افزایش چشمگیر قیمت نفت، برگزاری جشن های شاهنشاهی، تصرف جزائر سه گانه در خلیج فارس و جنگ در ظفار، تاسیس سازمان انرژی اتمی، تشکیل حزب رستاخیز، برکناری و دستگیری امیرعباس هویدا و تیمسار نعمت الله نصیری و اعلام حکومت نظامی ارتشبد غلامرضا ازهاری در آبان ماه 1357 و بالاخره خروج پادشاه از ایران.

فصل پنجم در مورد سرانجام محمدرضا شاه پهلوی و عملکرد جمهوری اسلامی می باشد. در بخش نخست این فصل، موضوعاتی از قبیل بیماری شاه، درگذشت وی در قاهره، باورهای مذهبی او و عوامل زمینه ساز انقلاب مورد توجه قرار می گیرند. در بخش بعدی عملکرد جمهوری اسلامی بررسی می شود که طیف زمانی آن از اعدام نظامیان و سران رژیم قبل و رفراندوم جمهوری اسلامی تا قتل مهسا امینی و شروع  انقلاب زن، رندگی، آزادی می باشد.

 

 

 

 

 

۱۴۰۲ آبان ۱۳, شنبه

سرانجامِ سید علی - سروده طنز

 



گفت  دیشب نکته دانی  مَنقلی

هم  ز قبل و هم سرانجامِ علی

این چنین شد حیله هایش آشکار

از لواطِ   طوسی  و طرحِ فرار

داستانش  سر بسر  باشد  عجیب

پولِ مردم می زند ناکس به جیب

گه دهد بر خاکِ یارش بوسه ای

تا ندزدد ثروتش  را    کوسه ای

گر تو پرسی از خودش اوضاعِ حال

از  زبانش نشنوی   جز  قیل  و  قال

با  زرنگی در رَوَد از  هر   جواب

یا زند  با حُقه ای خود را به خواب

ریشه هایِ شرعِ او ریش است و پشم

از  نشاطِ    مردمان  آید  به     خشم

هر چه گوید اهلِ دل  با او سخن

کم  نگردد نفرتش از جنسِ  زن

پرده ها را می کِشد هنگامِ روز

تا نبیند بابکی     عمامه    سوز

پنبه ها در گوش خود کرده فرو

چون  ببارد حرفِ بد بر بیت او

در کنارِ قاریش  او  تا   سحر

می کند در وادیِ طوسی  سفر

چون  نخواهد وارثی   جز مجتبی

خود بدوزد بر تنش از خون   عبا

در جوانی  دشمنِ  تنبک   نبود

لیک خنگی زخمهِ سازش ربود

مضطرب گردد ز دنیایِ نوین

آنچه بر پاکان کُند باشد ز کین

دم بدم بیخود زند بر طبلِ  جنگ

در سرش جفتک زند تیمور لنگ

نیست دیگر فرصتِ عاقل شدن

سالِ نو روسی  کند او  را کفن 

زانکه راند قایقش بر شطِ  خون

می شود با موج بعدی سرنگون

خاکِ  ایران  بسترِ   نعشش مباد

کو  ندارد این چنین خواری بیاد

۱۴۰۲ آبان ۱۱, پنجشنبه

آفتاب آمد - شرح حال سیدعلی

 





آفتاب    آمد   دلیلِ            آفتاب

خیره سر خُرخُر کند در تختخواب

پرده ها  را  می کشد هنگامِ روز

تا نیاید لحظه ای چشمش به سوز

پنبه ها در گوش خود کرده فرو

چون  شمارد  آدم  و عالم   عدو

در کنارِ قاریش  او  تا   سحر

می کند در وادیِ طوسی سفر

شرحِ حالش جملگی باشد عجیب

کس نداند از چه رو شد  نانجیب

چون نخواهد وارثی جز مجتبی

خود بدوزد بهرِ او از خون  قبا

در جوانی  دشمنِ  تنبک  نبود

ذوقِ حوزه زخمهِ تارش  ربود

رشته هایِ شرعِ او باشد ز پشم

از نشاطِ  دختران آید   به  خشم

نشنود هرگز سخن هایِ متین

آنچه با مردم کُند باشد ز کین

هر چه گوید عاقلی با او سخن

کم نگردد نفرتش از جنسِ زن

دم بدم بیخود زند بر طبلِ جنگ

پولِ ما را می کند خرجِ فشنگ

نیست دیگر فرصتِ آگه شدن

عاقبت خوابش کند او را کفن