۱۳۸۸ دی ۸, سه‌شنبه

یا همدلی این ساختار ضد بشری را بشکنیم

امروزه بر همه آحاد مردم ایران روشن شده است که این نظام ستمگر هر چه بیشتر عمر کند خون های بیشتری میریزد و بساط ظلم, فساد و فتنه را گسترده تر می کند
اگر تا روز شانزدهم آذرماه, آقای خاتمی بر ساختار شکن نبودن دانشجویان اصرار می ورزید, امروز, پس از وقوع جنایات روز عاشورا, تلاش برای برچیدن این ساختار یک ضرورت عقلانی و وجدانی است. بر معتمدان مردم است که بدون وقت کشی برای فروپاشی این ساختار چاره اندیشی کنند تا زیان و آسیب از این بیشتر نشود. آقای خاتمی بعنوان رییس جمهور قبلی, یه لحاظ یرخورداری از تجربه اجرایی لازم, حمایت گسترده داخلی و اعتبار بین المللی می تواند نقش مهمی ایفا کند, آقایان موسوی و کروبی هم می توانند با تکیه بر امتیازات ویژه خود, در هدایت این جنبش آزادی خواهانه نقش های تاریخی و سرنوشت سازی بازی کنند. حال که شاهد عزاداری صمیمانه مردم در سوگ آیت الله منتظری بوده ایم, همان مرجعی که با بی دینان همسفره می شد, تنگ نظری در مشارکت دادن همه انسان های آزادی خواه در این نبرد بزرگ, نابخردانه و نابخشودنی تر می نماید
لازم است هر چه زودتر, ستاد رهبری جنبش, پس از انجام مشورت های لازم, برای پیشبرد این قیام مردمی تصمیم گیری کرده و
اطلاع رسانی کند

۱۳۸۸ دی ۱, سه‌شنبه

جلسه بزرگداشت آیت الله منتظری در بریزبین – استرالیا


خاطراتی از زندگی پر افتخار, فراز هایی از سحنرانی های شجاعانه و گوشه هایی از مبارزات سیاسی زنده یاد حسینعلی منتظری, در میان جمعی از طرفداران ایشان, مرور گردید
این گردهمایی در ساعت هفت شامگاه سه شنبه بیست و دوم نوامبر در محل "مرکز شهروندان توونگ" آغاز شد و تا ساعت نه شب ادامه یافت
در این برنامه فیلم هایی از مراسم تشییع جنازه روز دوشنبه و شعارهای ضد رژیم دیکتاتوری توسط سوگواران, تظاهرات عزاداران خشمگین در نجف آباد, تهران و نیز چتد دانشگاه نشان داده شد و همچنین پیام چند شخصیت ملی و سیاسی در رابطه با درگذشت این انسان بزرگ خوانده شد
سحنرانی معروف آقای منتظری در رد صلاحیت مذهبی آقای سید علی خامنه ای که موجب یورش وحشیانه عوامل حکومت به ایشان و برقراری حبس خانگی چند ساله گردید, مورد توجه فراوان قرار گرفت
در قسمتی دیگر از برنامه, مصاحبه تلویزیونی روز یکشنبه با آقای سعید منتظری به نمایش در آمد که در آن, فرزند آیت الله متوفی در مورد آخرین روزهای زندگی ایشان سحن گفت و همچنین از سنگ اندازی های رژیم کودتا در راه برگزاری مراسم تشیع و تدفین

۱۳۸۸ آذر ۳۰, دوشنبه

نواندیشان مذهبی, از منتظری بیاموزید

خانم ها و آقایان پیشرو , روی سخنم با شماست

منتظری آمد, آموخت, ساده زیست , آموزش داد, سرش را زیر برف مصلحت فرو نبرد, با پلیدی ها در افتاد, مبارزه آشکار کرد, بر سر ایمانش نلرزید و هزینه هایش را عاشقانه پرداخت و سرانجام با سربلندی رفت و قطره های اشک را در میلیون ها چشم نشاند

منتظری در تاریخ معاصر کشورمان جایگاه ویژه ای دارد, او نیز به همگان نشان داد که انسان می تواند در سخت ترین شرایط, به آرمان هایش پایبند بماند.

آنچه منتظری را به این جایگاه رساند, حجم و یا صحت اطلاعات مذهبی, سیاسی و فلسفی ایشان نبود, بلکه وجدان آگاهش و شجاعت بی نظیرش بود که خبر از آتش درونش میداد.

و ای دریغا ازخیل این نواندیشان مذهبی, از این سخنوران پنهان کار, از این فلاسفه کم شهامت, از این سیاست مداران دست بر عصا.

مردم منتظری را دوست دارند زیرا,

در اوج اقتدار آقای خمینی با اعمال غیر انسانی مقام رهبری, از جمله اعدام های ننگین سال شصت و هفت, مخالفت کرد

آقای خمینی را معصوم ندانست, اشتباهاتش را نه تنها توجیه نکرد بلکه صراحتا مذموم خواند

تسلیم وسوسه های شیطانی نشد و ایمانش را با مقام رهبری معامله نکرد

شجاعانه مواضع سیاسی گذشته خود را نفد کرد و از برخی انتقاد, از جمله ماجرای گروگان گیری در سفارت آمریکا

از مردم, بخاطر بیداد های حکومت اسلامی و نقش خود در ایجاد آن, عذر خواهی نمود

و اکنون مایم و این مدعیان در برج عاج نشسته و لب فرو بسته

آقای سروش که برای عطر اگین کردن دانشگاهها به رایحه خوش اسلام غزل می خواند و خشت های اولیه را کج میگذاشت, بجای نقد صادقانه خطاهایش در ایجاد این دیوار معوج, لفاظی میکند و برای عقل و شعور دیگران ارزشی قایل نیست.

آقای مهاجرانی که از روزهای اول تشکیل حکومت اسلامی تا همین اواخر خودی محسوب میشد و در حساس ترین پست های حکومت اسلامی قرار داشت, بسیاری از حقایق را کماکان مخفی میکند. ایشان خود را جویای حقیقت میداند تا مرحله ای که حتی به آقای خامنه ای نامه سرگشاده می نویسد و "محل حقیقت" را از ایشان می پرسد, ضمن آنکه مطمئن است که مقام رهبری کوچک ترین اطلاعی در این مورد ندارد.

اگر دانستن حقیقت مهم است چرا آنچه را میدانید از مردم دریغ میکنید؟

خانم ها رهنورد و حقیقت جو, و آقایان خاتمی, موسوی, کروبی, مهاجرانی, سروش, عبدالله نوری, کدیور و دیگران هرگز سخنی در مورد رد معصومیت آقای خمینی به زبان نیاورده اند. آقای موسوی حتی از دوران طلایی امام یاد میکند.

چشمان تان را باز کنید, بار دیگر زندگی منتظری را مرور کنید, صحنه های عزا داری مردم را هم ببینید, از سنتی های مذهبی گرفته تا اقشار گسترده مردم در شهرهای کوچک و بزرگ, و نیز واکنش های دانشجویان و روشنفکران دیندار و لاییک را در سراسر دنیا

درود بر منتظری, پرچمدار انتقاد از اشتباهات خود, آقای خمینی و رهبر ستمگر فعلی

مهران رفیعی

دوشنبه سی آذر ماه هشتاد و هشت

بریزبین استرالیا

۱۳۸۸ آذر ۲۹, یکشنبه

حاجی صادق لاریجانی , به عالم کاریکاتور و طنز خوش آمدی


حاج آقا, دمت گرم که ما از خماری کشیدی بیرون, راستش بعد از گم و گور شدن ملاحسنی خرکچی و مشکینی جن گیر, کسی جایشان را درست و حسابی پر نکرده بود, البته چند نفری سعی کرده بودن, ولی مالی نشده بودن, از جمله حاج علی, اخوی بزرگترتان که مرتبا وسط تیارت قاطی میکنه و گند میزنه به هیکل خودش و شرکاش و گیشه را از فروش میندازه , آخه از قدیم گفتن " کار هر بز نیس خرمن کوفتن", امیدوارم که وسط کار خسته نشی و نبری. تا جون داری برنامه کوفتنت را ادامه بده که کلی خرمن خشک در گوشه و کنار روی هم تلنبار شده, نجنبی با یک جرقه همش دود میشه و به آسمون میره
از گله و شکایت حاج آقا کروبی هم زیاد دلخور نباش, راستش من که از اون حرفا چیزی حالیم نشد, حاج آقا بالای دیپلم حرف میزنه و فکری به حال فهم و شعور امثال من و مصباح و جنتی و شریعتمداری و مقام رهبری نمیکنه. بی خیال سابقه های علمی و انقلابی, جمال سید علی و تمساح و شیخ احمد را عشقه
از یک حرف کروبی هم اصلا خوشم نیومد, گفته که بهتر بود که نوشته ها شون را دست تو نمیدادن و خودشون اونا را با لهجه های مشهدی و یزدی به زبون های لال شده شون میاوردن. صد در صد مخالفم, همه آرتیست ها که مثل چارلی چاپلین نابغه نیستن که از نوشتن تا بازی و تی رام تی رام را یک نفره انجام بدن. همون طوری که کمال آقا هم دست به دامن پرویز خان شد تا مارمولک ها را درست و حسابی به مردم نشون بده. البته بین خودمون باشه, علی آقای شما هم از پس این کار خوب بر میامد. حاج علی, هر نقشی را که خراب کنه, توی مارمولک بازی رقیب نداره
آقا صادق, کاش زودتر کشف شده بودی, حتما توی شهر قصه گل میکردی, همون جا که خره خراطی میکرد, یادت میاد؟

۱۳۸۸ آذر ۲۷, جمعه

آقای خاتمی, خاصیت این ساختار چیست که نگران شکستن آن هستید؟


آقای خاتمی, پیامی را که به مناسبت روز دانشجو فرستاده بودید شنیدم و تاکید مصرانه و مکررتان بر ساختار شکن نبودن جنبش دانشجویی
در خوش نیتی تان شکی ندارم, اما پرسش این است که در این مورد خاص, مخاطب تان کیست و چه هدفی را دنبال میکنید؟
اگر تا همین چند ماه قبل, در مورد مسئولیت اداره کشور ابهام هایی وجود داشت, پس از برگزاری این انتخابات مخدوش و موضع گیری های خشن آقای خامنه ای و صدور فرمان آتش بر مردم بیگناه, بر همگان روشن شد که ولی فقیه در راس این ساختار است و مسئول تمامی شکست ها ی گذشته و فجایع اخیر

شاید منظورتان این بوده است که با رد ساختارشکنی جنبش دانشجویی بعنوان بخشی از جنبش آزادی خواهانه مردم ایران, از شدت خشم و جنون و خون خواری رهبر کم کنید. مگر تجارب دوران ریاست جمهوری خود را فراموش کرده اید؟ مگر فجایع هجده تیرماه را از یاد برده اید؟
آیا جواب اعتراض به توقیف یک روزنامه, صدور فرمان لشکر کشی به خوابگاه دانشجویان بود؟

مگر رهبر همین ساختار نبود که آن نامه تهدید آمیز لعنتی را نوشت و برای بدنام کردن سپاه, جمعی را مجبور کرد که پای آنرا امضا کنند و به دست شما بدهند؟

مگر در همین ساختار نیست که رهبرش, ریاست دستگاه عدالت را بر می گزیند و منصوب در موقع تحویل گرفتن تشکیلات, آنرا " ویرانه ای" توصیف میکند؟ مگر مسئولیت آن ویرانگی با همین ساختار و رهبرش نیست؟

این چه ساختاری است که حتی تحمل اسم رهبر ملی کشورمان را بر یک خیابان هم ندارد؟ همان رهبر دلسوزی که توانست بزرگترین قدرت استعماری زمان را شکست دهد و صنعت نفت را ملی کند

مگر همین ساختار ننگین نیست که سرخوردگی و افسردگی اجتماعی را به ارمغان آورده و انبوهی را به دام اعتیاد کشانده است؟

چه عاملی بیش از این ساختار خفقان آور, فرار نخبگان را شتابان کرده است؟

این چه ساختار قابل دفاعی است که از حضور دختران در ورزشگاهها به فغان در میاید ولی چشمش را بر انبوه آسیب دیدگان خیابانی می بندد؟

آیا ساختاری را که با تدریس علوم انسانی سر ستیز دارد, نباید شکست؟

آیا شایستگی مردم ایران در حد این ساختار پلید حاکمیت وصاحب منصبان بدنام است؟

و اگر مخاطب تان دانشجویان آزاده مان باشند و هدف تان هدایت آنها , کافی است به سخنرانی ها و شعار هایشان توجه کنید, امروزه فریاد "مرگ بر دیکتاتور" پر طنین تر و محکم تر از هر زمان دیگر بگوش میرسد

۱۳۸۸ آذر ۲۶, پنجشنبه

خامنه ای ! تف به روی کثیفت

ای خون آشام بی رحم
اعترافات این بسیجی را شنیدی؟
در تو نشانی از وجدان و شرف هم باقی مانده است؟
نمیدانستی که هم نشینی با اوباش و اراذل ننگ است؟
چگونه شب سر بر بستر کثیفت می گذاری؟
ای ضحاک بدان که
آرزوی ملتی است که هرگز سر از این بستر سیاه بر نداری که هر لحظه در فکر توطئه و فتنه و فسادی
و آن روز جشن بزرگی خواهد بود


آقای مهاجرانی, آیا براستی در جستجوی حقیقت هستید؟

آقای عطاءالله مهاجرانی در پاسخ به بیانات اخیر آقایان سیدعلی خامنه ای و شیخ محمد یزدی چند سطری نوشته اند تحت عنوان " حقیقت کجاست؟". در این نوشته کوتاه , ایشان پرسشی را مطرح کرده اند که بارها و بارها پرسیده شده است, قسمتی از نوشته ایشان چنین است
*******
در سخنان تازه آیه الله خامنه ای و آیه الله یزدی نقطه مشترکی وجود دارد. هر دو باور دارند که حقیقت و تمام حقیقت نزد آنان است. دیگران هستند که در آزمایش مردود شده اند. دیگران هستند که بصیرت ندارند. دیگران هستند که سوار خر شیطان شده اند و منافق و متزلزل اند. وقتی آقایان با چنین واژگانی سخن می گویند، پیداست نوبت که به غلامان آنان یعنی آقایان شجونی و حسینیان و ذوالنور و شریعتمداری می رسد، از کدام ادبیات استفاده می کنند: و برآورند غلامان او درخت ازبیخ...
یک پرسش؟
شما آقایان از کجا مطمئن و معتقدید که حقیقت پیش شماست و آیه الله منتظری و صانعی و خاتمی و کروبی و موسوی و دانشجویان و نویسندگان و هنرمندان وامواج بی کران ملت ایران بر باطل و بی بصیرتند. ملاک شما کدام است؟
شما که راه گفتگو را بسته اید. رادیو تلویزیون و خطبه های نماز جمعه یک سویه هر چه می خواهند می گویند. هر روزنامه ای را که نمی پسندید توقیف و تعطیل می کنید. هر کس سخنی بر خلاف شما بگوید، یا به زندانش می اندازید و یا کار و سامان زندگی اش را نابود می کنید. شما که تمام توان و هیبتتان زور و سرکوب است، از کجا فهمیدید که حقیقت پیش شماست؟ .......
با این دستاورد ها شما از کجا فهمیدید که بر حقیقت اید و تمام حقیقت پیش شماست؟
*****
در اینکه این سئوال, پرسشی درست است و بجا شکی ندارم و در ضمن امیدی هم ندارم که مخاطبان این پرسش جواب قاتع کننده ای به آن بدهند که اگر قرارشان چنین بود, هرگز کار به اینجا ها نمی کشید
با خواندن این نوشته, پرسش هایی به ذهنم رسید, از جمله اینکه, منظور پرسشگر چیست؟ و اینکه کدام مهاجرانی؟ مهاجرانی به عنوان یک تاریخدان جویای کشف حقیقت و یا مهاجرانی در قالب سیاستمداری در انتظار بازگشت به قدرت؟
لزومی ندارد که به مهاجرانی دوم پاسخی داده شود چرا که اغلب سیاستمداران در زمان مبارزات انتخاباتی و در موقعیت اپوزیسیون از این قبیل حرفها میزنند و هدفشان هم روشن است
اما اگر نویسنده مقاله, مهاجرانی محقق و جستجوگر باشد و پرسش وی از روی صداقت, چند کلمه ای می توان نوشت و اتفاقا چند پرسش جاندار از خود ایشان
آقای مهاجرانی, مگر گفتار و کردار این آقایان در زمان مسئولیت جنابعالی بر همین سیاق نبود؟ اگر خاطرتان نیست, آرشیو های موجود را ورق بزنید
آقای مهاجرانی, آیا هنوز هم از فتوای قتل نویسنده ها جانبداری میکنید؟
آقای مهاجرانی , قتل های زنجیره ای در خاطرتان هست؟ چگونه در آن مورد, از این قبیل پرسش ها به ذهن تان نمی رسد؟ و یا میرسد ولی نباید پرسید؟
آقای مهاجرانی , چگونه است که آقای منتظری مسئولیت زیان های ناشی از نظریه های خود را می پذیرد, کشتارهای وحشیانه دهه شصت را محکوم میکند, اما آن همه ظلم و حق کشی برای شما پرسشی و تاملی ایجاد نمیکند؟
آقای مهاجرانی , آیا بیداری و جستجوگری ذهنی و وجدانی شما مثل "لطف شیخ و زاهد" است که "گاه هست و گاه نیست"؟
آقای مهاجرانی, اگر انتظار دارید که حرفتان را باور کنند, نشان دهید که صداقت و شجاعت دارید
آقای مهاجرانی, یادتان هم باشد که موضع گیری های صریح و شجاعانه آقای منتظری, جای عذر و بهانه ای برای کسی باقی نگذاشته
است
آقای مهاجرانی, میدانم که کسان بسیاری در موقعیت شما هستند, و روی سخن من با همه آنها ست, شما می توانید پا پیش بگذارید و با انتقاد از خود و پذیرش خطاهای تان, نشان دهید که براستی در جستجوی حقیقت هستید تا آن دیگران هم شهامت آنرا پیدا کنند
آقای مهاجرانی, این گوی و این میدان

۱۳۸۸ آذر ۲۵, چهارشنبه

دو صد گفته چون نیم طومار نیست

گفته میشود که شیخ اجل روز شانزدهم آذزماه در محوطه دانشکده ادبیات (حافظیه) دیده شده است واما به علت استفاده از جامه زتانه عصر خود, مورد شناسایی قرار نگرفته و از حلقه امنیتی گزمه ها و محتسبان سلطان, جان سالم بدر برده است
گویا جناب شیخ, بعضی از اشعار خود را مورد تجدید نظر قرار داده و در سلف سرویس دانشکده, برای بچه ها خوانده است, همان محلی که روزگاری, حداد عادل و گرل فرندش در آن جولان میدادند

۱۳۸۸ آذر ۲۲, یکشنبه

این خرقه و عکس فقط شایسته آتش باشد

نمایش تلویزیونی سوزاندن عکس های آقای روح الله خمینی در روز دانشجو به بحث داغی تبدیل شده و ذوب شدگانی از قماش سید احمد خاتمی, تا اینجای کار, گلوی خود را جر داده اند و نمیدانم بعد از گلو, به سراغ کدام عضو دیگرشان خواهند رفت تا در راه ولایت مطلقه برش دهند؟
اما دامنه بحث به آتش زدن عکس های آقای سید علی خامنه ای هم کشیده شده است. با توجه به اینکه, آتش از عناصر مهم چهارگانه است و در نزد بسیاری احترام ویژه ای دارد و همواره در در دل خواجه شیراز, برای عکس مقام عظما, چاره های دیگری هم می توان یافت
شکی ندارم که رندان جهان, موارد مصرف بهتری برای عکس های او در نظر دارند, مثل کابردهای بهداشتی در آبریزگاههای عمومی
که از نظر صرفه جویی در مصرف کاغذ و حفظ درختان هم " سیز" تر است

۱۳۸۸ آذر ۱۹, پنجشنبه

استرالیا - طومار اعتراض به نقض حقوق بشر و سرکوب وحشیانه دانشجویان در روز شانزدهم آذر


طرفداران دموکراسی در ایران (کویینزلند) با تهیه طومار زیر, خواستار محکومیت اعمال وحشیانه رژیم کودتا در روز دانشجو, شده
اند
http://www.gopetition.com/online/32741.html

در این طومار از دولت استرالیا درخواست شده است که با اعمال فشار های سیاسی, دولت ایران را مجبور به رعایت قوانین بین المللی و احترام به حقوق شهروندان خود کند
فرم های کاغذی این طومار نیز در روز جمعه یازذهم دسامبر در مرکز بریزبین در معرض دید مردم قرار خواهد گرفت. سازمانهای طرفدار حقوق بشر, از جمله سازمان عفو بین الملل نیز در کنار میز سبز خواهند بودتصاویری از حملات اخیر عوامل خودفروخته سید علی خامنه ای به دانشجویان مبارز ایرانی, چهره واقعی ولایت فقیه را آشکار و رسواتر خواهد ساخت

Queen Street Mall Brisbane
Opposite Myre Centre
Friday 11/12/2009
17:00 – 20:00

طرفداران دموکراسی در ایران - کویینزلند