۱۳۸۸ اسفند ۶, پنجشنبه

سید علی, باز چه ریگی در نعلین داری؟

یک روز جمارانف به آب می اندازی و یک شب قمه کش به جماران می فرستی, آخرش چی؟
برای بیعت گرفتن از مردم, پاکت ساندیس بر سرشان می کوبی؟ چشم بندی تاکی؟
برای خرید رای شان سیب زمینی وارد میکنی؟ دفعه بعد چی؟
در کهریزک دست به عملیات غیر استاندارد می زنی؟ برای چی؟
از توی صندوق های رای, کبوتر و خرگوش بیرون میاوری؟ تردستی تا کی؟
منافع ملتی را بخاطر چند روز حکومت به باد میدهی؟ خجالت نمی کشی؟
روزنامه ها را می بندی و نویسنده ها را سر به نیست میکنی؟ شرمت کو؟
به کوی دانشگاه حمله مغولی میکنی و شکم میدارنی؟ وحشی گری تا کی؟

حال این داستان جدید جیه که سر هم کردی؟ مانور مشترک زمینی, هوایی و دریایی برای دستگیری جوانی سی ساله؟
دلت خوشه سید علی ! خیال میکنی که با فرمول " ستون به ستون فرجه" همیشه میشه حکومت کرد؟

کور خواندی سید, دارند پوست خربزه زیر پاها ت میذارن , با اون بدن ناقص آن چنان زمینت می زنند که ربت را یاد کنی, حالا از ما گفتن و یا بقول بعضی ها یاسین خواندن, خود دانی

هیچ نظری موجود نیست: