۱۳۸۹ بهمن ۲۴, یکشنبه

نقش تحولات مصر در انقلاب مشروطیت ایران

آیا تاریخ در حال تکرار شدن است؟



در قرون معاصر شاهد افزایش تاثیرات متقابل کشور ها بر یکدیگر بوده ایم, پیشرفت های چشمگیر سیستم های مخابراتی در چند دهه اخیر هم شتاب بیشتری به این پروسه بخشیده اند . به عنوان نمونه نگاهی کنیم به سیر تحولات در دو کشور بزرگ و باستانی ایران و مصر

جنبش مشروطیت در مصر

از جمله کشورهایی که پیش از ایران با جنبش های مشروطه گری سروکار داشتند می توان از مصر نام برد. در سراسر سدۀ نوزدهم، از اشغال نظامی ناپلئون به بعد، تغییراتی گوناگون در سیستم قانون اساسی مصر پدید آمد که می توان آن را به شیوه زیر خلاصه کرد: تأسیس «دیوان» که به وسیله دستگاه اداری ناپلئون در سال ۱۷۹۸ بنیاد گردید؛ «مجلس الشوری» از تأسیسات محمدعلی، خدیو مصر، در سال ۱۸۲۹.م؛ «مجلس الشوری النواب» که خدیو اسماعیل یک بار در سال ۱۸۶۰.م و دیگر بار در سال ۱۸۶۶.م شالودۀ آن را ریخت؛ «مجلس النظار» که اسماعیل در سال ۱۸۷۸.م آن را بنیاد گذارد. یک قانون اساسی در ۱۸۸۲.م پس از شورش عرابی پاشا نوشته شد، ولی یک سال بعد از آن معلّق گردید. در سال ۱۸۸۳.م انگلیسی ها قانون اساسی دیگر نوشتند که بر بنیان آن بر کشور مصر حکومت می کردند. این قانون تا نخستین جنگ جهانی همچنان به قوت خود باقی ماند.

نقش ایرانیان ساکن مصر

در سدۀ نوزدهم، به ویژه در نیمۀ دوم آن، ایرانی های بسیاری در مصر زندگی می کردند و از نزدیک شاهد این تغییرات نو بودند. در دهۀ آخر سدۀ نوزدهم، تنی چند از روشنگران ایرانی در قاهره می زیستند و به چاپ و پراکندن روزنامه های فارسی مانند حکمت (۱۸۹۲.م)، ثریا (۱۸۹۸.م) و پرورش (۱۹۰۰.م) سرگرم بودند. این روزنامه ها چنان مؤثر واقع شدند و مورد توجه روشنگران و افراد باسواد ایران قرار گرفتند که شاه و دولت ورودشان را به ایران منع کرد

مطبوعات فارسی چاپ قاهره

روزنامۀ حکمت، که به مدیریت زعیم الدوله در مصر طبع می شد، و مجلات و روزنامه های آزادی خواه مصر، که برای عده ای از ایرانیان مترقی و آشنا به زبان عربی ارسال می گشت، در اطراف ترقیات ژاپن به تفصیل قلم فرسایی می کردند و ملل مشرق را به پیروی از اصول و راهی توصیه می نمودند که آن دولت کهنسال با پیمودن آن جوان و نیرومند شده بود و از برنامه ای صحبت می کردند که دولت مترقی ژاپن برای وصول به مدارج عالیه تمدن تعقیب می کرد و ایرانیان را چون ژاپن به فرستادن جوانان به ممالک متمدن برای کسب علم و هنر و استخدام متخصصان خارجی برای ایجاد صنایع نوین تشویق می نمودند

واکنش زمامداران خودکامه قاجار و انقراض آنان

و داستان مخالفت ناصرالدین شاه زورگو با تغییرات و جان باختن در آن راه, تسلیم فرزندش در برار آزادی خواهان و امضای فرمان مشروطیت و مخالفت محمدعلیشاه با حکومت مشروطه و به به توپ بستن مجلس بر کسی پوشیده نیست و اینکه چگونه آن پادشاه خودکامه, از کشور گریخت.


هیچ نظری موجود نیست: