۱۳۹۰ مرداد ۳۰, یکشنبه

به یاد زنده یاد استاد فرهاد ریاحی - استاد فیزیک و معاون آموزشی دانشگاه صنعتی شریف - آریامهر




این چند سطر را برای سه گروه می نویسم, برای آنانی که در زیر فشارهای کنونی زندگی, سیاهی های گذشته را بباد فراموشی سپرده اند, و همچنین برای کسانی که آن دوره  را تجربه نکرده و ممکن است تصویر درستی از آن زمان در ذهن نداشته باشند. و بزبان ساده, میخواهم با بیان صادقانه یک خاطره نشان دهم که چگونه اسیر  و گرفتار این دوره سخت و بیرحم امروزی شدیم.
و بالاخره برای کسانی که امید خود را از دست داده اند و می پندارند که تسلیم  در برابر ظلم تنها    را ه است و بدین عزیزان میگویم که "چنان نماند و چنین نیز نخواهد ماند"


***

حوالی ساعت نه صبح بود که به درب ورودی  اصلی دانشگاه واقع در خیابان آیزنهاور (آزادی) رسیدم ولی هرچه جیب هایم را گشتم , کارت دانشجویی را پیدا نکردم. فرصت نبود که با استفاده از دو خط اتوبوس خودم را به خانه برسانم و با کارت برگردم و از طرفی هم  وارد شدن به محوطه دانشگاه بدون کارت آسان نبود. چاره ای نبود, می توانستم از خیر دو کلاس تئوری بگذرم ولی غیبت در یکی از امتحان های بین ترم عاقلانه نبود
به یکی از نگهبان های غول پیکر مراجعه کردم و با نشان دادن کتابها و جزوه هایم داستان را گفتم و خواهش کردم که اجازه دهد وارد شوم.  با شنیدن اولین جواب خشن و منفی عقب نشینی نکردم و شنیدم که نگهبان با تمسخر به همکارانش گفت " یادش میره  یک کارت را با خودش بیاره انوقت میخاد برامون مهندس هم بشه"
در گوشه ای ایستادم  و منتظر ماندم تا یکی از استادان  از راه برسد و از آن طریق روزنه ای باز شود. خوشبختانه سر و کله مجید شریف پیدا شد که به تازگی درسش را تمام کرده  و معلم تمرین درس فیزیک مان بود و مرا خوب می شناخت. داستان را با او در میان گذاشتم, به داخل اطاقک نگهبان ها رفت و پس از چند دقیقه ای اشاره کرد که به آنجا بروم
پس از چند تلفن , قرار بر این شده بود که یکی از نگهبان ها مر ا به دفتر معاون آموزشی دانشگاه ببرد و بدین ترتیب بود که در نیم طبقه ساختمان مجتهدی, وارد محل کار آقای دکتر ریاحی شدم. پس از رفتن مامور, ایشان رو به من کرد و با لحنی شرمنده و صمیمی گفت "ا ز این بابت واقعا متاسفم ولی از دست من هم کاری ساخته نیست"
توضیح دادم که به خاطر استرس امتحان , با عجله خانه را ترک کرده و فراموش کرده ام که کارتم را همراه بیاورم. با صداقت و سادگی گفت "این برای همه پیش میاید و اصلا چیزی عجیبی نیست"
تشکر کردم و خواستم از اطاقش خارج شوم که ادامه داد "یک توصیه دوستانه هم دارم, و این همون کاری ست که خودم هم انجام داد ه ام تا گرفتار این زبان نفهم ها نشم, روی در خانه ات یک کاغذی بچسبان که رو ی آن با رنگ قرمز نوشته شده  کارتت یادت نره!"
*** 

۱ نظر:

Unknown گفت...

زنده یاد دکتر فرهاد ریاحی از بهترین اساتید دانشکده فیزیک رانشکده فیزیک دانشگاه آریامهر بودند که تا سال 1358ریاست دانشگاه بوعلی در همدان را بر عهده داشتند. زنده یاد مجید شریف شاگرد اول کنکور ورودی دانشگاه اریامهر فارغ التحصیل دبیرستان هدف شماره سه و دکترای فیزیک از UCLA.
یادشان گرامی باد
دکتر اردشیر گوران
فارغ التحصیل رشته سازه دانشگاه اریامهر 1357
استاد دانشگاه شریف 1384-85