۱۴۰۰ اردیبهشت ۶, دوشنبه

کجاست کاوه؟




 

ای سارقِ خرداد، پرکینه و شیاد،

ای مظهر بیداد،

 یک دم نکنی قلبِ مرا شاد،

لحنِ سخنت نیست بجز داد.

فردا  که  بَرد خاکِ  ترا  باد،

چون دیو و ددان از تو شود یاد.

 

هر دم  که کُنی سینهِ خود چاک،

خونِ پاکان برود در دلِ این خاک.

مادری ناله کند، بی کس و غمناک:

"کاوه ای کو که زند بر سرِ ضحاک؟

وای از این والی سفاک."

هیچ نظری موجود نیست: