۱۳۸۸ اسفند ۲۹, شنبه

آقا مهدی لازم نیس که فعلا برگرده, به درسش لطمه می خوره, مگه نه؟

از بس این فک و فامیل فشار آوردن و اظهار دلتنگی کردن, آقا میتی هم داره زیر بار میره و میخواد بیاد و سورپرایزشون بکنه, ولی اینکار اصلا درست نیس, به هزار تا دلیل

اولا, از قدیم گفتن که آدم باهاس از گهواره تا گور دنبال علم و دانش باشه و آقا میتی هم داره همین کارو میکنه, مگه نه؟

دوما, پدر و مادر میتی جون میتونن قدم رنجه کنن و خودشون برای تجدید دیدار و سرکشی به درس و مشق بچه شون برن اونجا, حالا هر جا که هست, تازه هم فاله و هم تماشا , خیلی از والدین همین کارو میکنن, مگه نه؟

سوما, برای اینکه تموم این دعوا و مرافعه های سر لاف ملا هم تموم بشه, یک کاپش شیک هم برای محموتی سوغاتی بخرن و بیارن تا دلش خوش بشه و دو تا پاشو از توی یک لنگه بکشه بیرون و هاله اش هم از یادش ببره. ما هم توی این مدت می فرستیمش حموم که تر و تمیز بشه تا به اون کاپشن جدیده گند نزنه. به این میگن حرف حساب, مگه نه؟

چارما, ممکنه آقا میتی بیاد این جا و پشتش باد بخوره و از حال و هوای درس و مشق بزنه بیرون, آخه اتفاق افتاده , مواردی بوده. یادتون هست که کسانی با پاهای خودشون, سر و مر و گنده, یک سری اومدن برای همین جور دید و بازدید ها, ولی خوب جورای دیگه ای شد, چند ماهی و گاهی چند سالی و زبونم لال بعضی هاشون برای ابد پشتشون باد خورد, مگه نه؟

حالا شب عیدی نمی خوام اشک هاتون را در بیارم, بگذریم, خلاصه خوبیت نداره که بیاد, فک و فامیل بهتره که مدتی دندون روی جیگر بذارن و دوری این عزیز را تحمل بکنن. آسمون که زمین نمیاد, مگه نه؟

هیچ نظری موجود نیست: