۱۳۸۸ اسفند ۲۰, پنجشنبه

حیلت رها کن سید علا, انسانه شو انسانه شو

حیلت رها کن سید علا, انسانه شو انسانه شو
و اندر سر هاله درآ, پروانه شو پروانه شو

هم خویش را وارونه کن هم خانه را ویرانه کن
وآنگه برو با روبهان, هم لانه شو هم لانه شو

رو دیده را چون بیده ها, هفت آب شو از ریده ها
آنگه خمان زرد را, پیمانه شو پیمانه شو

باید که جمله کان شوی تا دلبر چینان شوی
چون سوی ایشان می دوی, دولانه شو دولانه شو

آن گوشوار خبرگان هم صحبت چاوز شده
آن هوش بارز بایدت, رایانه شو رایانه شو

چون نام تو شد در هوا ز افسانه خونین ما
چاکی زن و چون سارقان, پنهانه شو پنهانه شو

تو مرغ بدخوانی برو تا مرغ خوش خوانی شوی
چندی نشین با بلبلان, خوش خوانه شو خوش خوانه شو

کژ دیده ات جایی چرد, و آنگه تو را آنجا کشد
کمتر ز گاوی نیستی, شیرانه شو شیرانه شو

میلی شده حکم و قضا, گرگی شده گشت و سپاه
برخیز و با این دودیان, بیگانه شو بیگانه شو

بنواخت نور مجتبی آن برگه های رای را
محمود و احمد ناقصند, شاهدانه شو شاهدانه شو

گوید جهانی مر تو را, بشنو پیام خلق را
هر آدمی از تو رمد, رحمانه شو رحمانه شو

گر چهره بنماید شرف, گم شو از او چون زانیه
ور عقده بگشاید وطن, گریانه شو گریانه شو

یارانه دادی روس را از تحفه ها و مال ها
کمتر به خرمن شعله زن, سامانه شو سامانه شو

یک مدتی نادان بدی, یک مدتی حیوان شدی
تا کی چو کردان کج روی؟ فرزانه شو فرزانه شو

ای واعظ در جام و جم, تا کی زنی با یاوه دم؟
کذب و ریا را ترک کن, بی چانه شو بی چانه شو

هیچ نظری موجود نیست: