۱۳۸۹ فروردین ۲۶, پنجشنبه

دنباله مطلب – واژه های "علما" و "روحانیون" را در مورد "عمامه پوش ها" بکار نبریم

چند روز قبل مطلب کوتاهی نوشتم که با استقبال فراوانی مواجه شد, همراه با نظرات گوناگون, لازم دیدم که چند سطر دیگری هم اضافه کنم. در آن نوشته گفته شد که به علت سابقه "علم ستیزی" پیشوایان مذهبی در قرون اخیر, بکار بردن کلمه "علما" که جمع "عالم" و به معنای "دانشمندان" است , در مورد ایشان کاملا نا درست است
و از طرفی تاریخ و تجربه جمعی به ما میگوید که آمال و آرزوهای این گروه عمدتا معطوف به اهداف زمینی, جسمانی و مادی بوده است تا ارزشهای آسمانی, معنوی و یا روحانی

هدف اصلی از آن نوشته, توجه به کار برد درست لغات بود و جلوگیری از سوء تفاهمات ناشی از سهل انگاری ها و بی دقتی های گفتاری و نوشتاری و نه توهین به شخص و یا اشخاص خاصی. هر چند که در بین اینان هم افراد عالمی یافت می شوند ولی باید گفت که این موضوع عمومیت نداشته و اسم گذاری یک جمع به علت وجود چند استثنا خردمندانه نیست

آنها را چگونه نامگذاری کنیم؟

معمولا گروهها را به صورت های زیر دسته بندی می کنیم؛

یک- بر مبنای سابقه تحصیلی
در مورد برخی از رشته های آموزشی این موضوع مصداق و صحت دارد, هر دانش آموخته دانشکده پزشکی, پزشک است و بنابران بکار بردن واژه "پزشکان" در مورد آنان کاملا بجاست, در مورد شاخه های مهندسی هم تا حدود زیادی این موضوع درست است و کلمه "مهندسان" و "مهندسین" گمراه کننده نیست. علاوه بر آن, فردی که چنین سابقه تحصیلی را نداشته باشد حق استفاده از این عنوان را ندارد

اما در مورد برخی رشته ها چنین نیست, مثلا دانش آموخته هر کدام از رشته های هنری, الزاما "هنرمند" نیست و از آن طرف هم, کسی از یک شاعر و نقاش و مجسمه ساز مدرک تحصیلیش را طلب نمی کند. در مورد رشته علوم سیاسی هم همین گونه است, همه آنها "سیاستمدار" خوانده نمی شوند

دو - بر مبنای شغل و عملکرد
کسانی که از دانشکده حقوق بیرون میایند بدون شک "حقوق دان" هستند ولی وقتی که مشغول بکار میشوند ممکن است عضوی از گروههای از مختلف باشند از جمله, "قضات", "وکلا" و "سیاستمداران" و از این قبیل
در مورد پزشکان هر چند نوع تخصص شان نامگذاری های دیگری را ایجاد کرده است مثل "جراحان" و "روان پزشکان" و از این قبیل, ولی کماکان بکار بردن واژه "پزشکان" درست است

سه - بر مبنای شکل و مشخصات ظاهری
کسانی را که اونیفورم ارتشی پوشیده اند براحتی شناسایی می کنیم و "نظامی" می خوانیم و آنها را که نوع خاصی از لباس ورزشی را به تن میکنند "فوتبالیست" و یا " شمشیرباز" و امثالهم می نامیم و همه هم تکلیف خودشان را میدانند و جای هیچگونه شبهه و ابهامی باقی نمی ماند
و با کمی اغماض, کلماتی مثل "هیپی ها" و "دراویش" هم کابردهایی دارند

چهار - بر مبنای عقاید سیاسی, فلسفی و عضویت در احزاب
طرفداران مارکس را "مارکسیست ها" و دوستداران محیط زیست را "سبزها" و پیروان هیتلر را "نازی ها" می خوانیم و مشکلی هم وجود ندارد

با توجه به مطالب بالا, به نطر میرسد که بهترین روش برای نامگذاری گروه مورد نظر, استفاده از "شکل و مشخصات ظاهری" آنان باشد, و اینکه در بین این جماعت "لباس" ارزش خاصی دارد و دو کلمه "ملبس" و "خلع لباس" کاربرد های فراوانی دارد, مویدی بر این مدعا است

در مورد لباس این آقایان سه قسمت چشمگیر وجود دارد, عمامه, عبا و نعلین, و به نظر میرسد که اولی آسان ترین وسیله تشخیص است و اتفاقا کلمه " معمم" هم رایج و مصطلح
اگر بخواهیم معادل فارسی بکار بریم, کلماتی مثال "دستار بسر" و یا "دستار بند" به ذهن میرسد و البته بجاست که حق انتخاب را برای فرهیختگان این رشته محترم بشماریم

هیچ نظری موجود نیست: