۱۳۹۰ خرداد ۲۳, دوشنبه

دستبند و زندانت چرا - به پاسداشت وکیل در بند, نسرین ستوده


 دستبند و زندانت چرا؟

ای بانوی  در بند ِ ما
لطفی بکن در حق ِ ما
برگو به ما این ماجرا
دستبند و زندانت  چرا؟

 کشتی مگر تو هاله را؟
زهرا, ندا, پروانه را؟
برپا تو کردی فتنه را؟
کردی نهان رای مرا؟
ویرانه کردی خانه را؟


باور ندارم من, چرا؟
چون دیده پیشینه را
پیدا بکردم ریشه را

آنی که به تزویر بر آن مسند ِ بالا بنشسته
با ظلم و ستم ها , دل ِ ملت بشکسته
از عصر و  زمان پاک گسسته
بند ِ شتران را بدر ِ محکمه بسته

هر چند سگان کرده رها, سنگ ببسته
زان بند که بر دست تو بسته, نرسته
خوش باش که آن قایق موهوم شکسته
فردای وطن سبز و خجسته

هیچ نظری موجود نیست: