۱۳۹۰ خرداد ۲۹, یکشنبه

صد صدا از هر ندا


صد صدا از هر ندا
چون جهان کوه است و کار ِ تو جفا
صد صدا آید بگوشت از ندا


زانکه چشمت آشنای ِ نور نیست
راه و خطت بهتر از هر کور نیست


سرقت آرای ِ مردم  جاهلی ست
کشتن ِ افراد ملت  کافری ست

دیده ات را روزن ِ تصویر نیست
ظلم و جورت از سر ِ تدبیر نیست


جای ِمِهری در دلت سنگی بود
زان سبب از لاله ها خون می چکد

از تقلب یک شبه رسوا شدی
قطب ِ بد نامان و بدکاران شدی


پنبه را از حفره ِ گوشت ستان
تا شوی آگه ز نام ِ جان ستان


گر مبارک بشنوی از این و آن
یا اگر اسمت  دوبار آید میان
نکته ای باشد در آن بند ِ شعار
با تو آنرا من بگویم , گوش دار
 روی مردم با تو و آن بن علی است   
وان  مبارک, اسم ِ رذل ِ دیگری است


آنکه بر بامی صدایت میکند
از تو و جورت شکایت میکند


ای که هفتادت برفت و هنوزم غافلی
از چه باشد ریشه این جاهلی؟

هیچ نظری موجود نیست: