۱۳۹۰ مهر ۴, دوشنبه

پس از زلزله ویکی لیکس, آیا سونامی احمدی لیکس از راه میرسد؟

معاون سیاسی دفتر آقای احمدی نژاد گفته است که رییس قوه مجریه در آینده نزدیک, 140 هزار سند علیه 314 مقام جمهوری اسلامی منتشر خواهد کرد که نشانگر  فساد ایشان  و بیانگر مطالبات نفسانی آنهاست.
هر چند اکثریت  مردم این گونه حرف ها را جدی نمیگیرند, بخصوص آنها  که علیرغم دریافت تمام عیار سهم شان از نفت و گاز, هنوز ماجرای هاله نور را باور نکرده اند, ولی بهر حال عواقب احتمالی این سونامی را هم نمی توان دست کم گرفت.
خوبی کار در این است که بفرموده مقام رهبری, جناب هاله از هر کسی به ایشان نزدیک تر است, یا بزبان ساده در مقایسه با بقیه شرکای ایشان, او بصیرت بیشتری دارد.
اما نکته نگران کننده یی هم وجود دارد, بر کسی پوشیده نیست که این روزها  مقام محترم ریاست جمهوری بسختی مشغول مدیریت جهانی هستند و  امکان دارد که به علت آن مشغله  بزرگ و بین المللی, در انجام این وظیفه ملی و میهنی مرتکب خطاهایی بشوند. برای رفع آن دلواپسی, یاد آوری نکات زیر را بیفایده نمیدانم؛
در انتشار مدارکی که مربوط به افرادی  از قبیل آیت الله گیلانی می شود,  لازم است که  استاندارد های متعارف بین المللی رعایت شود, مثلا بکار بردن علاماتی از قبیل  "فقط افراد بالاتر از هجده سال" فراموش نشود. البته شک نیست که آن حضرت آیت الله از مطرح کردن آنگونه مطالب برجسته و مهم فقهی, از جمله مبحث شیرین لواط, اهداف الهی داشتند ولی متاسفانه برداشت جامعه چیز دیگری بود.
 اگر قرار است در مورد راهکارهای رایج در باندهای قدرت  جمهوری اسلامی افشاگری شود, بهتر است با مقامات اینترپل هماهنگی های لازم انجام گیرد چون امکان دارد معرفی کردن این روشها باعث بدآموزی شود و در نتیجه میزان جرم و جنایت را در سطح جهانی و بخصوص در سیسیل, بشدت  افزایش دهد
چنانچه آن مقام نورانی قصد داشته باشند در مورد رفتار با زندانیان و نحوه بازجویی ها چیزهایی بگویند, پسندیده است که عواقب اینکار را هم در نظر بگیرند. مثلا امکان دارد که گوش شیطان کر, اینگونه روشها سرمشقی بشود برای حکومت های دمشق و پیونگ یانگ و صنعا
اگر مدارکی در مورد طایفه لاریجانی دارند بهتر است نسخه هایی از آنها را برای پژوهشگران زیست شناسی بفرستند, شاید ارتباط ژنیتکی آنها با دو زیستان و آفتاب پرستان کشف شود
اگر خدای ناکرده, هاله نور کشتی شکسته نجات را هدف بگیرد و بخواهد سوراخ های آن را گشاد تر کند, در آن صورت نه از تاک نشان خواهد ماند و نه از تاک نشان, پس شایسته است که سازمانهای نجات غریق در جریان باشند
و بالاخره برای آنکه هاله گرفتار آن جور بلا ها نشود, مشابه آنچه بر سر جولیان آسانژ آمد, بصیرانه است که از برخی از افراد کمی بیشتر فاصله بگیرد, حداقل جلوی دوربین
البته تجربه سی سال گذشته نشان داده است که این حضرات در سر بزنگاه با هم به سازش میرسند و آدم به یاد شعر فریدون مشیری می افتد و آن سئوال سختش؛
گرگ ها همراه و انسانها غریب
با که باید گفت این حال عجیب؟

هیچ نظری موجود نیست: