۱۴۰۱ آذر ۱۵, سه‌شنبه

بی آبرو - در پاسخ به دستور خامنه ای برای بی آبرو کردن مولوی عبدالحمید

 


بی آبرو

بیش از این پَستی مَکُن در سیستان

دستِ تو  خونین  بِشُد     در آستان

می کُشی از مردُمانی  بی گناه

کس ندارد دیگر از تیرت پناه

مولوی از کُشته ها گوید سخن

با   لجاجت  افکنی بر او لَجَن

هر گناهی  نزدِ تو باشد  روا

خونِ ما در کامِ تو گردد دوا

آنچه کردی اجنبی با ما نکرد

پاسُخت اینک فقط باشد  نبرد

با حقیقت می کُنی دائم ستیز

همرهانِ شامِ تو مردانِ هیز

نیست گردد این بساطِ پُر زیان

که این نباشد در خورِ آزادگان

زانکه هستی آیتِ  دوز و کَلَک

ناله ها کر می کند گوشِ  فَلک

آبرو از کویِ  تو   دارد  حذر

نکبتت  باشد عیان در هر گذر

آبرو را چون توان بُردَن به  زور؟

ننگِ ظالم کِی رَود  با  او به گور؟

هیچ نظری موجود نیست: