۱۴۰۱ دی ۲۶, دوشنبه

خونریز - در اعتراض به نطق های سیدعلی




ای که ریزی خون تازه بر زمین

عزم ما زیرت کشد از روی زین

مردمان خسته را خوانی به خویش

تا بگویی بس دروغ از عهد پیش

نیست دیگر دوره منبر نشین

نان ز کار آید نه از بازار دین

یا نداری منطقی در گفتگو

یا بترسی از کلام  رو برو

محمل حرفت نباشد جز فریب

گر چه بازی می کنی نقش نجیب

کس ندارد باوری بر یاوه ات

بی سبب زحمت دهی بر چانه ات

گر نبندی گوش خود بر دادها

روز و شب رنجت دهد فریادها

آنچه گوشت می درد آن نیست باد

مادری از کودکش آرد به یاد

از خمینی بیش از این یادی مکن

در کویر خاوران شادی مکن

در زمان تلخ او دل ها فسرد

جز زیان از دست او میهن نبرد

کی طلایی خواندش وجدان پاک؟ 

عهد دفن عاطفه در قلب خاک

دل دگر بر دولت وارث مبند

می رود او هم چو آن نوری به بند

دم فرو بند و ز کس خونی مریز

راه تو اینک فقط باشد گریز





هیچ نظری موجود نیست: